ربّ اشرح لی صدری و یسّرلی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهو قولی
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیاً و حافظا و قائداً و ناصرا و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.
اللهم عجل لولیک الفرج
نثار روح والده مکرمه، زکیه، نرجس خاتون علیه الصلوة والسلام، رحم الله من قرأ الفاتحة مع الصلوات.
در جلسه گذشته که در محضر مبارکتون بودیم عرض کردیم آنچه که عامل میشود گاهی مع العصف ،مردم از دین متنفر بشوند، به قول فرمایش مولی الموالی، عالمی که تزکیه نشده است، لذا با علم خودش که بی حیا و بی پروا هست نه تنها اثر نمی گذارد بلکه ینفرهم بتهتکه، کاری می کنند که مردم از دین متنفر می شوند.قسم زهری جاهل متنسک و عالم متهتکدو گروه کمر مرا شکستندآن جاهلی که خشک مقدس استاعمالش بر اساس جهل است و زهدش زهد بی جا است و این انسان به ظاهرعبد است ولی در حقیقت به واسطهحماقتش باعث میشود که دیگران همعبادت حقیقی نکنندلذا امیرالمومنین، فرمودوالجاهل یقش الناس بتمسکه،این مردم را فریب می دهد.اما عالم چی ؟ العالم ینفرهم بتهتکهوقتی مردم او را ببینند دین را مصداقش را آن میبینند و علم را مصداقش را او میبیننددر همه زمینه ها اینطور است .
در مثال مناقشه نیست عرض می کنم خدمتتون یه بنده خدایی در زمان طاغوت،میگفت دروغ میگن دکترا که ضرر داره سیگار،میگفت بریم چند تا دکتر نشون بدم که سیگار میکشند . میگه اگر راسته چرا خودش عمل نمی کند ؟ اگر معلمی که شغل انبیا است و قداست دارد وقتی ببینند معلمی بی حیا شده است برایش گناه مهم نیست و خدا نکرده آنهایی که زیردست او هستند مبتلایه به گناه بشوند به واسطه عملکرد این معلم.
معلوم است که دیگر علم قداست ندارد.زمان طاغوت، به ظاهر دانشجو برای خودش ، کلاسی داشت لذا دانشجو با کت و شلوار و کراوات قائل بود که من با دیگران فرق دارم به ظاهر این ها رو داشتند ولی حرمت علم را نداشتند مع العصف، حرمت علم ولو ظاهریش از بین رفت و به نوعی دانشجو هر جوری دلش خواست و پسر خودش را تبدیل به دختر کرد و بالعکس. و یادشونرفت که خود علم فی ذاته قداست دارد.
وقتی هرکسی ورود پیدا کرد بدون رعایت جایگاه علم دیگر علم یک چیز بیخود و مردم هم از آن زده می شوند،آنچه که آیات الهی بیان می کنند تزکیه مقدم بر علم است.هر طالب علمی که فرض کنیم شد عالم، که اولاً اولیاء خدا در سطوح بالا خود را عالم نمی دانند، جریانی است در زمان امام محمد باقر(ع)،یک راهبی بودسالی یک مرتبه از دیر بیرون می آمد و از نقاط مختلف می آمدند و از او سوال می کردند: حضرت با تمام تواضع و طبیب گونه با هشام رفتند کنار آن راهب، و راهب گفت شما عالمی؟ حضرت نگفتند من عالمم گفتند من جاهل نیستم.
خصوصیت تزکیه این است که یک موقعی نکند شاید من احساس عنانیّت و یاکسی هستم برایش به وجود نیاید. چه کسی، معصوم است و باب علم خدا است و باقر العلوم است و می گوید من جاهل نیستم نمی گوید من عالمم.لذا اولین گام برای عالم حقیقی همین است این نفس را بالجد تهذیب کند لذا هرموقع اینطور شد، جدی جدی برنده خواهد شد.
اگر عالم، عالم شد به معنای حقیقی، حتما بدانید، قبل از ورود به بحث دین تزکیه نفس کرده است.یک نکته ای را مرحوم آیت الله آقا نجفی قوچانی،آن عارف بالله بیان میکنند،حالات استادمعظمشان مرحوم آخوند کاشی اعلی الله مقامه الشریف که ایشون چه در شیوه ایشون همدر فقه و در اصول و هم جالب است، در هندسه بسیار متبحر بود .
شاگردش یک سوالی می پرسد ایشون می گویند که اصلاً سوال غلط است و این شاگرد به استاد طراح سوال می گوید و او می خندد.همین استاد یه موقعی شاگردش این سوال را از او می پرسد سر درس ، می گوید استاد صورت مسأله شما بایدبه طور کلّی باید پاک شود، استاددقت می کند میبیند درست است و متعجب می شود و می گوید تو از همین الآن قدرت تفکر هندسه عجیبی داری وچجور به ذهنت رسید؟لذا شاگرد گفت از مرحوم آخوند کاشی این مطالب را برگرفتم،اینها کیا بودند معجزه هایه قرن باید می شدند.لذا یک نکته که در روایات بیان می شود این است که کسی که به دنبال علم میرود و می خواهد معلم شود، اول مسئله شناخت علم الذنوب استیعنی علم گناهان،بداند و گناهان را بشناسد .
خدا رحمت کند آیت الله دستغیب اعلی الله مقامه الشریف،بیان کردند که در دوره نوجوانی وقتی ورود کردم به مباحث حوزه، یک روز یکی از بزرگان را دیدم در راه،فرمودند داشتم میرفتم سمت حرم دست مرا گرفت و گوشه ای ایستادیم و گفت اگر می خواهی عالم بشوی اول عابد بشوید و اگر می خواهی عابد بشوی اول ذنوب را باید بشناسی تا بتوانی راه عبادت و علم حقیقی را بپیمایی.
لذا میرزای نائینی، فرمود در همه دروس چه حال چه آینده،یک سال یا دوسال قبل از هرکلمه ای که مربوط به آنعلم باشد باید مسائل تزکیه و مطالب اخلاق مطرح شود حتی در رشته ای مثل تربیت بدنی و غیره.درد است استاد در دانشگاه به خاطر دادن یکی دو نمره ، طلب چیزهایه دیگری می کند از دختر دانشجو،درد است درد است. اگر یک دهه شروععلم، با اخلاق و تزکیه بود این متعالی است بهعلم حقیقی زود خواهید رسید.
یعنی کسی اگر بخواهد به علم ظاهری دنیا هم برسد باید به تهذیب بپردازد لذا امام راحل در درس خارجشون می فرمودند در سال 40یا41،فرموددنیا می خواهید اهل نماز شب باشید و آخرت هم می خواهید اهل نماز شب باشید. عزت می خواهید اهل نماز شب باشید چون عالم برپایه اثر و موثر است یک چیزهایی اثر وضعی دارد و هوش و استعداد شما را در باب علم باز می کند. ولی اگر تزکیه نباشد غرور انسان را بر می دارد و عنوان دانشجویی اورا مغرور خواهد کرد خود عنوان طلبه بودن مغرورش می کند. و یک عنوان که می گیرد خیال می کند که دیگر چه خبر است.وقتی تهذیب نباشد گرفتار می شود عزیز دلم،بدبخت می شود با یک عنوان که همان عنوان را هم ازمان می گیرند و وقتی که ما را در قبر می گذارند، اول تنبیه ما در قبر است.عنوان در اینجا به درد نمی خورد. و می گویند همه اینها برای دنیا بود.ما که همه چیزمان را دارن در این دنیا می گیرند بس مغرور به چه هستیم؟اولین راه شناخت ذنوب است.
حتی در باب این مسأله،شهید ثانی فرمودند: علی بن حشرم از سویحافظه خودش شکایت کرد و گفت هر چه می خوانم در ذهنم نمی ماند،فرمودند برای تقویت حافظه خودت، از سبک کردن گناه و معصیّت، مدد بگیر.
علم فضل خداست و پروردگار عالم این فضلش را به کسی که گناه کند نمی دهد.
جوان های عزیز جدی بگیرید معلمی را و لذا شغل نیست.خدا گواه است من خیلی دوستتان دارم، حیف است که شما یک موقعی نوع نگاهتان و نوع پوششتان، اثریبهجز اثر علمی بر آن مترتب شود.کاری که شما به عهده دارید به عنوانمعلم، یک عدّه از فرزندان مردم زیر دستان شما هستند در هر رشته ای که هستید.
باید انسان مراقب و مواظب باشد و بخواهد از خدا که خدا یاریش کند که به انحراف نیفتد که اگر خدایه نکرده به انحراف دچار شد معلوم است که دانش آموزان را هم به انحراف فکری و اخلاقی دچار خواهد کرد.اتفاقاً بزرگترین درسی که در دانشگاه باید خوانده شود همین درس اخلاق استمتأسفانه نگاه دانشگاه و حوزه به عنوان یک درس جنبی است مع العصف، اتفاقا اصل است. باید خودمان به این نتیجه برسیم که بزرگترین نیاز حقیقی برای ما ، درس تهذیب نفس است. بخواهیم از خدا که این حال در وجودمان به وجود بیاید یکی از این روش ها توسّل است، لذا گفتم در جلسات گذشته که شما هر شب هرشب با آقا جان حضرت حجّت صحبت داشته باشید. و برکات و لذتش را احساس خواهید کرد و لذائذ نفس دون اصلاً برای شما لذت نخواهند بود.
می دانید چرا بعضی چیزها برای ما لذت است؟ چون مزه لذت واقعی و حقیقی را نچشیدیم. لذا وقتی این لذائذ حقیقی را مزه اش را نچشیدم در شرایط اولیه، این مسائل دون برایش لذت است.اما اگر با آقا جان هر شب هرشب هرشبصحبت کردید به شرطی که مداوم باشد لذت حقیقی را خواهید چشید و لذائذ ظاهری کنار خواهد رفت. خیلی مهماست که توسل داشته باشید به حضرت حجت ولی حیف نمی دانید اگر این پرده ها بالا می رفت و می دیدید که آقا جان چقدر به شما علاقه مندند.
خدا گواه است آن جوانی که در بستر گناه می رود آقاجان دوستش دارد و ایشون گریه می کند که چرا این جوان متوجه نیست. جوانی مرکز رشد و بهترین موقعیّت است.نمی دانید چه آقای کریم و مهربانی داریم این آقای خوب منتظر است هرشب مثل عاشق و معشوق.
جوانی مرکز رشد و بهترین موقعیّت است برای بندگی .
مطمئن باشید انسان جواب سلام آقا جان را می شنود.مهم این است که انسان در جوانی اتصال پیدا کند و مزه اتصال را بچشد.ساعت کوک کنیمبرای خواندن دعای سلامتی و بگوییم آقا جان ما هر ساعت به یاد تونیم. فی هذه الساعه و فی کل ساعه،غوغا می شود و یا حتی قضاشو به جا بیارید این هم غوغا می کند.
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری...
مثل من مثل خورشید پشت ابر است ،خودشان (امام زمان (عج))فرمودند یعنی اینکه خورشید را کنار بزنید و مرا ببینید، امام زمان بخیل نیست که نخواهد خودش را نشان دهد. باید چشم گناه بین نداشته باشیم چون چشم گناه بین ، امام زمان بین نخواهد شد.
السلام علیک یا مولای یا بقیة الله
السلام علیک یا مولای یا بقیة الله یا وصی الحسن والخلف الحجة ایها القائم المنتظر المهدی یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهً عندالله اشفع لنا عند الله
ماه رجب شستشوی گناهان بود و ماه شعبان پوشیدن لباس تقواست.
وای به حال من ، به جای اینکه در ماه رجب گناهانم را بشویم برعکس گناهانم اضافه شد.
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته
١٦:٣١ - سه شنبه ٢٩ ارديبهشت ١٣٩٤ / عدد : ٥٩٨٥٢ / تعداد نمایش : ١٤٧٥